در مکتب ما رسم فراموشی نیست
در مکتب ما عشق هم آغوشی نیست
مهر تو اگر بر هستی ما افتاد
هرگز به سرش خیال خاموشی نیست
---------------------------------
زندگی عشق است عشق افسانه نیست
انکه عشق را افرید دیوانه نیست
عشق ان نیست که کنارش باشی
عشق ان است که به یادش باشی
---------------------------
اي جان خردمندان گوي خم چوگانت
بيرون نرود گوي كافتاد به ميدانت
هرچند نمي سوزد برمن دل سنگينت
گوي دل من سنگيست درجان زنخدانت
جان باختن آسان است اندرنظرت ليكن
اين لاشه نمي بينم شايسته قربانت
----------------------------
هر روز دلم به زیر باری دگر است
در دیده ی من ز هجر خاری دگر است
من جهد همی کنم قضا میگوید
بیرون ز کفایت تو کاری دگراست
------------------------------
من با کمر تو در میان کردم دست
پنداشتمش که در میان چیزی هست
پیداست از آن میان چو بربست کمر
تا من ز کمر چه طرف خواهم بربست
------------------------------------------
-------------------------------------
---------------------------------
هر کجا محرم شدی چشم خیانت بازدار
چه بسا محرم که با یک نقطه مجرم میشود
----------------------------
عابد چشم سخنگوي توام
من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوي توام
جدایی اگر بود یارب چه میشد؟
میان دو دل آشنایی نمیشد؟
نه لاله نه گل نه نسترن می خواهم
خواهم ز خدای خویش کنجی خلوت
من باشم و آن کسی که من می خواهم
به دنبال حضورت کوچ میکرد
به غیر از انتظارت قلب من را
کسی اینگونه بی طاقت نمی کرد
كه تویی شاه بیت غزل زندگی ام
خرابم ميكند هر دم فريب چشم جادويت
منو باد صبا،مسكين ،دو سرگردان بي حاصل
من از افسون چشم مست و او از بوي گيسويت..
با خبر باش كه من غرق گناهم همه عمر
نگاه كن به نيازي كه در نگاه من است
-----------------------------------
-----------------------------------
به من درس محبت ميداد
مرا از ياد برد آخر،ولي من
به جز او عالمي را بردم از ياد
----------------------------------
نگران ،پيش نگاه دگرانم كردي
من نظر باز نبودم،تو به يك چشم زدن
در چراگاه نظر،چشم چرانم كردي