ضؤن نةطرییم من بة کوپ، شصواوة لصم أؤذ و شةوم
بؤ تةوافی أؤذی رووت شصواوة و سةرطةردانة شةو
معنی :
چگونه نگریم منی که روز و شبم را بازنمیشناسم
بهر طواف خورشید روی توست که شب سرگردان است
__________________________________________________ _________
خةرمةنی ذینم بة بادا ضوو بة دةس هیجرانی تؤ
من دةسووتصم و شةمیش بؤ حاپی من طریانة شةو
معنی :
خرمن هستیام را هجران تو به دست باد سپرد
من میسوزم و شمع نیز بر حالم میگرید شب
بؤ تةوافی أؤذی رووت شصواوة و سةرطةردانة شةو
معنی :
چگونه نگریم منی که روز و شبم را بازنمیشناسم
بهر طواف خورشید روی توست که شب سرگردان است
__________________________________________________ _________
خةرمةنی ذینم بة بادا ضوو بة دةس هیجرانی تؤ
من دةسووتصم و شةمیش بؤ حاپی من طریانة شةو
معنی :
خرمن هستیام را هجران تو به دست باد سپرد
من میسوزم و شمع نیز بر حالم میگرید شب
ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﻣﻪ ﺩﯾﺎﺭﺩ ﻧﯿﻪ & ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﯽ
ﮐﯿﺪ ﺧﯿﺎﻟﺪ ﻧﯿﻪ ﯾﻪ ﻣﻪ
ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﻢ ﺗﻘﺼﯿﺮﺩ ﻧﯿﻪ &
ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﻪ ﯼ ﺭﺳﻤﯽ ﻧﯿﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﯽ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺧﻮﺵ ﻧﯿﻪ
ﺧﻮﺯﻭ ﻭ ﺍﻭﺳﺎ ﺟﻤﻤﺎﻥ ﺟﻢ ﺑﯽ &
ﭼﻮﺧﻤﺎﻥ ﭼﺎﺥ ﻭ ﭼﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﻡ ﺑﯽ ﺍﻻﻥ
ﻏﺮﯾﺐ ﻭ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﮔﺮﯾﺎﺱ & ﺩﺳﻤﺎﻥ ﻭﻩ
ﺩﺱ ﺩﻭﺱ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﯾﺎﺱ
ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﯾﺎﺩ ﻗﺪﯾﻢ ﺑﺨﯿﺮ ﺟﻤﻌﻤﺎﻥ
ﺟﻤﻊ ﺑﻮﺩ & ﺁﺗﺸﻤﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﭼﺎﯾﻤﺎﻥ
ﺩﻡ ﺑﻮﺩ ﺍﻻﻥ ﻏﺮﯾﺒﯿﻢ ﺩﻟﻤﻮﻧﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ &
ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﺷﺪﻩ
ﮐﯿﺪ ﺧﯿﺎﻟﺪ ﻧﯿﻪ ﯾﻪ ﻣﻪ
ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﺑﺪﺷﺎﻧﺴﻢ ﺗﻘﺼﯿﺮﺩ ﻧﯿﻪ &
ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻭﻓﺎﯾﻪ ﯼ ﺭﺳﻤﯽ ﻧﯿﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﯽ ﺗﻮ ﻫﺮ ﺧﻮﺵ ﻧﯿﻪ
ﺧﻮﺯﻭ ﻭ ﺍﻭﺳﺎ ﺟﻤﻤﺎﻥ ﺟﻢ ﺑﯽ &
ﭼﻮﺧﻤﺎﻥ ﭼﺎﺥ ﻭ ﭼﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﻡ ﺑﯽ ﺍﻻﻥ
ﻏﺮﯾﺐ ﻭ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﮔﺮﯾﺎﺱ & ﺩﺳﻤﺎﻥ ﻭﻩ
ﺩﺱ ﺩﻭﺱ ﺧﺎﺹ ﺑﺮﯾﺎﺱ
ﺗﺮﺟﻤﻪ : ﯾﺎﺩ ﻗﺪﯾﻢ ﺑﺨﯿﺮ ﺟﻤﻌﻤﺎﻥ
ﺟﻤﻊ ﺑﻮﺩ & ﺁﺗﺸﻤﺎﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﻭ ﭼﺎﯾﻤﺎﻥ
ﺩﻡ ﺑﻮﺩ ﺍﻻﻥ ﻏﺮﯾﺒﯿﻢ ﺩﻟﻤﻮﻧﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ &
ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﺷﺪﻩ
بقیه در ادامه مطالب....
شةوقی أوویی تؤیة رووناکی دپی سةوداسةرم
بؤ تریفةی ماهی أووت ضةن بصسةروسامانة شةو
معنی :
شوق دیدار روی تو روشنیبخش دل سودایی مناست
بی فروغ ماه رویت، جلوه و جلایی ندارد شب
هه رچه ند که نات بینم
هه رچه ند که نات بینم
به ڵام ده نگی خه نده ت
ئه بزوێنێ
دڵی سڕم
معنی:
هیچ می دانی
هر چند که ناپیدایی
اما دل شکسته ام می گوید
می آید صدایی
بـص تؤ هـةناوم باخی بـصئاوة طوپـی ئـاواتم سیس و ذاکـاوة
ضاوم لـة أصذنةی بةزةیی تؤیة بةسیةتی خةزان وادةی ضرؤیة
معنی :
بی یادت دلم باغ تشنهای خواهدشد بی یادت گل امیدم خواهد پژمرد
چشم امیدم به باران رحمت توست پس پاییز مرا بهار پرشکوفه گردان
.
.
.
ضؤن نةطرییم من بة کوپ، شصواوة لصم أؤذ و شةوم
بؤ تةوافی أؤذی رووت شصواوة و سةرطةردانة شةو
معنی :
چگونه نگریم منی که روز و شبم را بازنمیشناسم
بهر طواف خورشید روی توست که شب سرگردان است
.
.
.
خةرمةنی ذینم بة بادا ضوو بة دةس هیجرانی تؤ
من دةسووتصم و شةمیش بؤ حاپی من طریانة شةو
معنی :
خرمن هستیام را هجران تو به دست باد سپرد
من میسوزم و شمع نیز بر حالم میگرید شب
ی بةهةشتم ، روخساری تؤیة ضاوم تامــةزرؤی دیداری تؤیة
یـادی ثیرؤزت هـةر لـة دپـمایة تا أؤذی دوایـی کـؤتایی نایة
معنی :
باغ بهشت من ، رخسار توست دیدگانم مشتاق دیدار توست
یاد متبرک تو مونس دل من است وتا روز بازپسین همراه اوست
باخی بةهةشتم ، روخساری تؤیة ضاوم تامــةزرؤی دیداری تؤیة
باخی بةهةشتم ، روخساری تؤیة ضاوم تامــةزرؤی دیداری تؤیة
یـادی ثیرؤزت هـةر لـة دپـمایة تا أؤذی دوایـی کـؤتایی نایة
معنی :
باغ بهشت من ، رخسار توست دیدگانم مشتاق دیدار توست
یاد متبرک تو مونس دل من است وتا روز بازپسین همراه اوست
تالی دوریه که ت به دل اکیشم
له سر خیه یالت فرمیسک اریژم
قد خیه یال نه که ی تو له یاد به که م
مگر او روژی کوچ بو خاک به که م
له سر خیه یالت فرمیسک اریژم
قد خیه یال نه که ی تو له یاد به که م
مگر او روژی کوچ بو خاک به که م
معنی:تلخی دوری تو رو با جون و دل تحمل می کنم
با فکر کردن به تو اشک میریزم
هرگز خیال نکنی تو رو از یاد میبرم
مگر اون روزی که به خاک کوچ بکنم(بمیرم)
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
له گوشه ی خانه قای چاوانی مه ستت
که وانی پر له تیری نازو هه ستت
دلم وه ک ئاسکیک که وتوتع داوت
مه حاله بیته رزگاری له ده ستت
که وانی پر له تیری نازو هه ستت
دلم وه ک ئاسکیک که وتوتع داوت
مه حاله بیته رزگاری له ده ستت
از گوشه خانقاه چشمان مستت
کمان ابروان پر از تیر ناز و احساست
دل به سان آهویی در دامت اسر است
که محال است از ان رهایی پیدا کنم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به تیری چاوت بو دلت بردم رقم له عیشق بوو بو فرت کردم
من عاشق نبوم داوات له کردم که عاشقت بوم له بیرت کردم.
معنی
به تیر چشمات چرا دلمو بردی بیزار بودم از عشق چرا یادم دادی
من که عاشق نبودم ازم خواستی که عاشقت شدم از یادت رفتم.
وتم وت دوست دیرم باور نکردی اچینو قسمت گه بهانه کردی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هه ر باخی گولی وهک توی تیا بیت هه رگیز ئه وباخه خه زانی نابیت
اگر هر باغی گلی مثل تو داشته باشه هرگز دچار خزان نمی شود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر جاریک تکه ی باران ماچی کردی اوه بزانه فر میسکی چاوی منه بیری کردی
اگر قطره باران گونه ات را بوسید بدان اشک من است که به یادت ریخته ام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هه ر باخی گولی وهک توی تیا بیت هه رگیز ئه وباخه خه زانی نابیت
اگر هر باغی گلی مثل تو داشته باشه هرگز دچار خزان نمی شود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر جاریک تکه ی باران ماچی کردی اوه بزانه فر میسکی چاوی منه بیری کردی
اگر قطره باران گونه ات را بوسید بدان اشک من است که به یادت ریخته ام
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ئه و کاتانه ی بیرت ده که م پرپر ئه بم له گریانه به لام به جگه له ته نیایی نایه لم که س په ی بزانه اه ئه مشه و تکام له چاوم کرد ئیتر هه نده بوت نه روانه دلیشم رازی کردووا شه وان نه گریوو نه له کوانه
هنگامی که به یادت میافتم پر میشم از گریه ای که بجز تنهایی نمیزارم کسی بفهم اه امشب به چشمانم التماس کردم که دیگه اصلا نگاهت نکنند دلم را هم راضی کرده ام شبها نگریدو نگوید کجاست
زستان وا رویی به هاریش هات تو هه ر نه هاتی
ژهری تالی چاوه روانیت دامی تو له جیاتی
ئه ی تو خو نازانی ده ردی چاوه روانی
تا کی بنالم جانا تا کی بسوزم
ای که فرموده بودی من روزی می آیم
زمستان اینچنین رفت و بهار هم آمد اما تو نیامدی
در عوض زهر تلخ انتظار را به من چشانیدی
تو که نمی دانی درد انتظار را
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
هه رچه ند که نات بینم
به ڵام ده نگی خه نده ت
ئه بزوێنێ
دڵی سڕم
به ڵام ده نگی خه نده ت
ئه بزوێنێ
دڵی سڕم
هیچ می دانی
هر چند که ناپیدایی
اما دل شکسته ام می گوید
می آید صدایی.
***************************
وهکوو شێعر وهره بۆ لام
مثل شعر بسویم بیا
له ههر کاتێکا پێت دهکرێ
هروقت که تونستی
ههر شوێنێ خۆت ئهیزانی!
میعاد گاه را که خودت میدانی
شێعر ناپرسێ من چۆنم
ای شعر حالم را نمی پرسی؟
هر چند که ناپیدایی
اما دل شکسته ام می گوید
می آید صدایی.
***************************
وهکوو شێعر وهره بۆ لام
مثل شعر بسویم بیا
له ههر کاتێکا پێت دهکرێ
هروقت که تونستی
ههر شوێنێ خۆت ئهیزانی!
میعاد گاه را که خودت میدانی
شێعر ناپرسێ من چۆنم
ای شعر حالم را نمی پرسی؟